دبیرستان نمونه دولتی شهید احمدی روشن گتوند

دوره ی دوم
دبیرستان نمونه دولتی شهید احمدی روشن گتوند

دبیرستان نمونه دولتی شهید احمدی روشن شهرستان گتوند استان خوزستان

پیام های کوتاه
  • ۲۴ فروردين ۹۴ , ۲۲:۳۶
    حدیث
بایگانی

در محضر بزرگان

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۳۸ ب.ظ

پسر گاندی میگوید:

پدرم کنفرانس یک روزه ای در شهر داشت، از من خواست او را به شهر برسانم،وقتی او را رساندم گفت: ساعت 5 همین جا منتظرت هستم تا با هم برگردیم. من از فرصت استفاده کردم، برای خانه خرید کردم،ماشن را به تعمیرگاه بردم و بعد از آن به سینما رفتم.ساعت 5 و نیم یادم آمد که بایددنبال پدر بروم! وقتی رسیدم ساعت 6 شده بود!پدر با نگرانی پرسید چرا دیر کردی؟! با شرمندگی به دروغ گفتم: ماشین حاضر نبود، مجبور شدم منتظر بمانم.پدرم که قبلا به تعمیرگاه زنگ زده بود گفت:در روش تربیت من حتما نقصی بودهکه به تو اعتماد به نفس لازم را نداده که به من راست بگویی! برای اینکه بفهمم نقص کار من کجاست این هجده مایل را تا خانه پیاده برمیگردم تا در این مهم فکر کنم! مدت 5 ساعت و نیم پشت سرش اتومبیل می راندم و پدرم را که بخاطر دروغ احمقانه ای که گفته بودم غرق در اندوه و ناراحتی بودنگاه میکردم!

این عمل عاری از خشونت پدرم آنقدر نیرومند بود که بعد از گذشت 80 سال از زندگی ام هنوز بدان می اندیشم!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۲۶
مجتبی فتحی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی