نتایج نهایی لیگ علمی دنا

به اطلاع دانش آموزان عزیز میرساند نتایج نهایی لیگ علمی دنا پنج شنبه همین هفته اعلام خواهد شد.افراد گروههای برتر کارت بانکی شارژ شده و یک جلسه چمن مصنوعی مجانی دریافت خواهند نمود

رتبه بندی از لحاظ درس از نگاه دبیران

ردیف	دانش آموزان
1	حسن غفاری پور فرهاد اله ابوالفضل فرج وند
2	میلاد الیاسی
3	علی محمدزاده
4	حسین فرج پور حبیب حیدری مجتبی علی پور
5	رضا شعبانی احسان قاسمی
6	آرمین نادری محمدعلی مزکی زاده احمدرضا درویش نژاد شایان مردانی
7	علرضا مقامی حیدر علی امامی مهران اکبری
8	حسین حیدری محمدمهدی محمدجونی
9	حسین طهماسبی مجتبی اکبری
10	احمدرضا قاسمی
11	محمد علیزاده رضا احمدی محمد فتحی
12	رضا محمدی شایان کلانتر جعفر نادری مهزیار حسین پور
13	فرهاد نجفوندزاده مهدی بربری
14	علی طیبی امیرمحمد عبدی زاده محمد فرج زاده
15	سعید شاهمرادی صادق نصیرزاده
16	علی درویش نژاد رشید عیسوند فرخی پویا نوری پور
17	عباس بوعذار اسماعیل تهمتنی احسان جزایری
18	علی صالحی
19	رضا فتاحی رضا حسن زاده علی یوسفی عارف رضایی
20	علی زاده محمد مرتضی عسکرزاده غفاری پور مجتبی حسین پور عباس کلانتر
21	مهدی عقیقی شاهین نجفی فرشید نوری پور
22	مهدی قاسمی
23	محمد صفری
24	شهریار مرادی مصطفی بربری رضا اکبری
25	محمد رضا خدابخشی بهروز ابراهیم وند محمدجواد مندنی زاده فرید نجفی
26	رسول حیدری زاده محمدمهدی محمد زاده
27	حسین غفاری پور فرهاد نوری زاده
28	عرفان مرادی رضا عبدالعلی زاده
29	رضا رضایی امین محمدی ثنااله احمدی
30	مجید بربری علی حسینی فروغ محمد کرمی نیا
31	علی بربری احمد خدری مهدی ظهراب زاده فضل ا... مقتدا
32	اتابک مریدی احمدرضا خسروی
33	علی پاپی زاده محمد اسیوند نژاد مهرداد مهمیدی
34	امین افشار منش میلاد افرایی حسن غنیمه مهدی کریمی
35	سپهر آزادی مهدی تنسخ
36	مسعود حیدری
37	مجتبی جعفری مسیح نژاد القاصی
38	حسن صادق زاده فرشاد شیخی مهیار میرزا نژاد احمدرضا احسانبخش
39	فرهاد جعفری
40	موسی شکری زاده
41	یاسین صدیقی فرزاد مرادی امیر عباس حسنی
42	داریوش چراغی
43	داریوش چراغی احمدرضا کاظمی
44	علیرضا مقامی
45	رضا عیدی زاده
46	مهدی انصاری
47	صادق اسدزاده
48	محمد طیبی
49	محمد حسنی
50	علی تقی زاده
51	حمیدرضا خسروی
52	رضا سلطانی
53	فرشید جمشیدنسب حسین خسروی حسین سرداری محمدعلی مرعشی
54	حمید مولایی فاضل اسکندری
55	رضا کریمی
56	پیمان نوری پور
57	دانیال استادی
58	فرهاد کرمی

رتبه دانش آموزان در مدرسه از لحاظ اخلاق از نگاه دبیران آموزشگاه

اخلاق

ردیف	دانش آموزان
1	فرهاد اله ابوالفضل فرج وند حسن غفاری پور علی صالحی رضا اکبری مجتبی حسین پور مهدی ظهراب زاده      علی یوسفی شایان مردانی محمدمهدی محمدحونی مجتبی اکبری صادق نصیرزاده پوریا کرمی احسان قاسمی محمد علی زاده رضا محمدی علی درویش نژاد مجتبی علی پور حسین فرج پور محمد طیبی
2	آرمین نادری علیرضا مقامی حیدر علی حیدری مسعود الیاسی ثنااله احمدی رضا رضایی محمدفتحی مهدی قاسمی رضا شعبانی احمدرضا قاسمی محمدعلی مزکی زاده
3	مصطفی عینژاد جعفر نادری مهدی بربری علی طیبی مصطفی بربری مجید بربری احسان جزایری فرهاد نوری زاده
4	رضا حسن زاده رسول حیدرزاده علی امامی حسین حیدری محمد جواد مندنی زاده محمد فرج زاده
5	اسماعیل تهمتنی حسین طهماسبی مهزیار حسین پور مسیح نژاد القاصی داریوش چراغی فرهاد نجف وندزاده رشید عیسوند فرخی حسین غفاری پور
6	سعید شاهمرادی حبیب حیدری
7	فرشید نوری زاده بهروز ابراهیم وند فرزاد مرادی عرفان مرادی
8	مهرداد مهمیدی علیرضا مقامی امیرمحمد عبدی زاده مهدی تنسخ
9	پویا نوری پور فرد شهریار مرادی محمدرضا خدابخشی
10	فرهاد جعفری عباس کلانتر محمد صفری
11	فاضل اسکندری عارف رضایی احمدرضا احسان بخش مرتضی عسکرزاده مهران اکبری شایان کلانتر مجتبی جعفری
12	مهدی عقیقی مهدی کرمی عباس بوعذار حسن غنیمه
13	علی پاپی زاده دانیال استادی محمد کرمی مسعود الیاسی
14	حسین سرداری
15	حسین صادق زاده رضا عبدالعلی زاده
16	رضا عیدی زاده حسین خسروی مهرداد مهمیدی
17	حمید طیبی
18	شاهین نجفی
19	یاسین صدیقی میلاد افرایی
20	غفاری پور علی زاده محمد فضل الله مقتدا
21	احمد خدری اتبک مریدی حمیدرضا خسروی محمدعلی مرعشی زاده
22	محمدمهدی محمد زاده علی تقی زاده رضا سلطانی موسی شکری زاده
23	احمدرضا خسروی علی حسینی فروغ صادق اسدزاده کاضمی فرید نجفی
24	مهیار میرزانژاد فرشاد شیخی رضا کریمی
25	فرشید جمشیدنسب ایمان نوری زاده مهدی انصاری
26	فرهاد کرمی

 

معمای تخم مرغ

در زمان قدیم که روستاییان محصولات خودشان را به میدان برای فروش می آوردند یک زن روستایی یک سبد تخم مرغ به میدان آورده که بفروشد. هنوز هیچ نفروخته بود که..... اسب یک سوار پایش خورد به سبد تخم مرغ. در نتیجه بیشتر تخم مرغ ها شکستند.
اسب سوار خیلی ناراحت شد و از روستایی پوزش خواست و حاضر شد پول همه آنها را بپردازد.

اسب سوار از روستایی سوال کرد: مادر جون چند تا تخم مرغ داشتی؟
خانم در جواب گفت: تعدادشونو نمیدو نم اما وقتی آنهارا دوتا دوتا بر میداشتم یکی باقی می موند وقتی سه تا سه تا بر میداشتم یکی باقی می موند, وقتی چهارتا چهارتا بر می داشتم یکی باقی می موند, وقتی پنجتا پنجتا بر می داشتم یکی باقی می موند, وقتی شش تا شش تا بر می داشتم یکی باقی می موند, اما وقتی که هفت تا هفت تا بر میداشتم هیچی باقی نمی موند.
اسب سوار حساب کرد و پول تخم مرغای زن را داد.
سوال: کمترین تعداد تخم مرغی که زن روستایی می توانست داشه باشد چندتا بود؟

برگرفته شده از pishandish.blog.ir

آبدارچی شرکت مایکروسافت

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد.

رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید.

 آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.

مرد جواب دادمتاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.

رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد.

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.

تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد.

 او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید.

 اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد.

به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست

 ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب

 یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل

داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم.(برگرفته از وبلاگ دوم تجربی

داستان یک استاد زیرک

چهاردانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به سفر رفتند و با دوستان خود در شهر دیگرحسابی به خوشگذرانی پرداختند.
اما وقتی به شهر خود بازگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و
از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.»…..استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند.
چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند….آنها به اولین مسأله نگاه کردند که ۵ نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند…..سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال ۹۵ امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود:
” کدام لاستیک پنچر شده بود ؟”(برگرفته از وبلاگ دوم ریاضی)