به بهانه ی روز معلم...
آقای نصیری دبیر زبان آموزشگاه را همه میشناسیم. دبیری منضبط،کوشا و با اخلاق. تسلط او به تدریس به حدی است که بعد از سالها از زمان تحصیلم در دبیرستان، هنوز روش های تدریس، پرسش و امتحاناتش را خوب بخاطر دارم. دبیری که بیش از تدریس درس زندگی میداد. شبی بر حسب اتفاق در جمع همکاران صحبت از خاطرات معلمی به میان آمد و خاطرات شیرینی از زمان دانش آموزیمان برایمان نقل کرد و نکاتی ریز از زاویه دید او نسبت به ما، که برایمان بسیار جالب و شیرین بود.(بقیه در ادامه...)
آقای نصیری دفترچه ای قدیمی از لیست دانش آموزانی که از اوایل تدریس تا کنون شاگرد او بوده اند نزد خود نگهداری میکند. به اتفاق دوستان یادداشتهای آقای نصیری دبیر زبان را بعد از سالها دیدیم و مختصری را خواندیم. جلوی اسم هر کدام از بچه ها نکاتی بسیار جالب یادداشت کرده بود. بسیار مختصر. از رفتار و اخلاق و درس گرفته تا پیش بینی آینده. و چه زیبا بود تطبیق آنها با واقعیت های امروز همان دانش آموزان. امروز که سالها از آن زمان(زمان تحصیل ما) میگذرد آقای نصیری را با همان انگیزه و تلاش و جدیت میبینم و با آنکه دست تقدیر شاگرد را همکار استاد کرده اما هرگز احساس علاقه و احساس شاگرد بودنم نسبت به آقای نصیری رو به زوال نگذاشته. باری امیدوارم در روز معلم همه ما آنچنان که شایسته است قدردان معلم هایمان باشیم و باشد که در گوشه ی دفترچه خاطرات ذهن دبیرمان، سطری هر چند کوتاه از نام نیک مان بجا بگذاریم. صمیمانه ترین تبریک ها را در این روز نثار معلمین فداکارمان کنیم... جوادی پور