گفنگو با آقای تاجدی دبیر زیست شناسی دبیرستان احمدی روشن
گفتگوی ویژه با آقای تاجدی
دبیر زیست شناسی دبیرستان نمونه دولتی احمدی روشن شهرستان گتوند- آبان 95
اگر به احترام درس ریاضی باید کلاه از سر برداشت، جلوی پای درس زیست شناسی نیز باید فرش قرمز گستراند. در گیر و دار مشغله های آقای تاجدی که این روزها زمان برایش از هر چیز دیگری مهم تر است و مشغول نهایی کردن کارهای مربوط به چاپ کتاب هایش است، فرصتی دست داد تا پای صحبت های این دبیر شاخص درس زیست شناسی شهرستان گتوند بنشینم. شاید بسیاری از اوقات شما دانش آموزان این مشاوره ها و صحبت های جناب آقای تاجدی را در کلاس درس شنیده اید و حقیر نیز بارها از وضعیت تدریس ایشان و نکاتی که گاها برای خود من هم درس آموزنده بوده، برداشت نموده ام. اشتیاق آقای تاجدی در توضیح مباحث درس زیست شناسی هر مخاطبی را جذب این درس مینماید، چه اینکه بسیاری از اوقات در اتاق دبیران نیز با شوق، شنونده ی مباحث علمی آقای تاجدی هستیم. در تدریس بسیار جدی و قانونمند است و در پس این جدیت بسیار منعطف و صمیمی. ورزش روزانه را در برنامه دارد و جالب است بدانید هنر عکاسی را نیز با جدیت دنبال میکند. آنچه میخوانید چکیده ای از صحبت های آقای تاجدی است و با این مختصر که حاصل تجربه ی 20 ساله اش از تدریس است، میهمان خانه های شما شده ایم.
l میخوام گفتگو را با پرسش از محتوای درس زیست شناسی آغاز کنم.آقای تاجدی با توجه به سابقه ی زیادشون در تدریس درس زیست شناسی، بطور کلی سطح کتب زیست شناسی در تمام پایه ها رو چطور ارزیابی میکنه؟ آیا متناسب با نیاز و توانمندی دانش آموزان هست؟
محتوای کتب زیست شناسی دوره ی آموزشی قبل، یعنی از سال دوم تجربی تا پیش دانشگاهی نسبتا خوب و متناسب طراحی شده بود و علیرغم ضعف ها و اشکالات علمی که داشت، مطالبش خوب بود. به نظر من اصلا نیازی نیست که وارد مقوله ی محتوای درسی بشیم، بخاطر اینکه هر آنچه اهمیت داره برای من و شما به عنوان دبیر و یک دانش آموز به عنوان کسی که آزمون سراسری کنکور را در پیش داره، خوب تدریس کردن کتاب و خوب یاد گرفتن کتابه و لزومی نداره وارد بحث محتوای آموزشی کتاب شویم که بحثی بسیار گسترده است. اما بطور کل خوب و مناسب است.
l خیلی از دانش آموزا دوست دارن بدونن روش خوندن کتاب زیست شناسی رو که آقای تاجدی بهشون توصیه میکنه بر چه مبنایی باشه و نوع خوندنشون به چه سبکی باشه؟
فکر کنم مهمترین سوال همین سوال باشه که پاسخ این سوال میتونه موضوعات دیگه رو در بر بگیره. اول باید ببینیم چه هدفی را دنبال میکنیم. منظورم اینه که اگر منظور روش مطالعه ای هست که در آزمون سراسری موفق بشیم؟ خوب در این صورت چند مورد به ذهن من میرسه که اهمیت زیادی دارن. نخست اینکه من به یادگیری در کلاس اعتقاد زیادی دارم یعنی اینکه حداقل 20 درصد یک مطلب رو باید در کلاس درسی و با کمک دبیر درک کنیم، دوم اینکه قبل از شروع هر فصل، عناوین و تیترهای یک فصل را در کنار هم قرار بدیم تا ساختار کلی فصل در ذهن ما شکل بگیره و اون رو متوجه بشیم و در نهایت اینکه در گام بعدی روشی را پیشنهاد میکنم که به اون روش پیکسل به پیکسل میگم. منظورم اینه که من هر جمله ی کتاب را پیکسل یک عکس تشبیه میکنم(پیکسل: در تصاویر دیجیتالی، پیکسل به کوچکترین جزء ساختاری یک تصویر گویند) به این ترتیب وقتی میخوام درس بخونم، هر جمله ای برا خودش اهمیت کافی داره. باید در درجه ی اول مستقل به اون نگاه کنم و سعی کنم اون جمله رو تحلیل کنم و در درجه ی بعدی وابستگی اون جمله به جملات قبل و بعدش رو درک کنم. ولی در نهایت من زمانی میتونم یک عکس رو خوب بیبینم که کمی از عکس فاصله بگیرم. یعنی به عقب برم تا تصویر کلی را بتونم ببینم. یعنی برای دیدن کل تصویر با وضوح خوب باید همه ی پیکسل ها در کنار هم باشن تا مفهوم کلی داشته باشه. نکته ی دیگه اینکه یک پیکسل یا یک جمله میتونه در جای بسیار دور، یعنی حتی فصل دیگر با جمله ی دیگری ارتباط داشته باشه که طبیعتا میتونه مورد توجه هر طراح سوالی قرار بگیره. مشخص است که در این روش یادگیری هر جمله شرط اصلی است و حفظ کردن بدون یادگیری عمقی هیچ نتیجه ای رو در بر نداره چرا که اصلا متوجه ارتباط بین جملات نمیشیم. واضح است با مطالعه ی این روش هر سوال تشریحی رو بتونیم پاسخ بدیم.
l چه نتیجه ای داره خوندن با این روش؟
نتیجه ی خوبی که این روش به دنبال داره اینه که کم کم سطح دقت و توجه دانش آموز رو بالا میبره. توجه اون رو به درس بیشتر میکنه. سوالات دانش آموز مشخص و هدفدار میشه و در نهایت اگه خیلی توی این روش مهارت پیدا کنه به اون سطحی میرسه که باید از هر دانش آموز موفق توقع داشته باشیم و اون سطح اینه که میتونه پیش بینی کنه این جمله یا پیکسل رو که میخونه چطور به یک گزینه ی تست تبدیل میشه، مثلا در عین اینکه جمله درست باشه ولی غلط جلوه میکنه و اصلا چه جملاتی ارزش و پتانسیل تبدیل شدن به تست رو دارن. ولی در هر حال دانش آموزا باید توجه داشته باشن که هیچ یک از جملات کتاب رو دست کم نگیرن. تصاویر کتاب یکی از منابع اصلی سوالات به شمار میرن و سعی کنن تفسیر منطقی از هر تصویری رو یاد بگیرن.
دانش آموزان باید توجه داشته باشن که همه جملات اهمیت دارن و از خط کشیدن زیر جملات خودداری کنن بلکه باید هر توضیح یا کامنتی که متناسب با هر کلمه و یا جمله ی کتاب پیدا میکنند، بصورت حاشیه در کنار مطلب جای بدن.
همچنین من به دانش آموزان توصیه میکنم همیشه یک دفتر در کنار خودشون داشته باشن که بتونن بعضی جملات رو باز نویسی کنند و ارتباط لازم بین اونا رو پیدا کنند، یا بعضی از مطالب رو به صورت شکل در بیارن، مثلا در مورد لایه های گوراش مطلبی رو که میخونیم هر لایه رو نقاشی کنیم و در هر لایه ی نقاشی شده مطلب رو مینویسیم.
l آیا کتاب های کمک درسی به تنهایی میتونه پاسخگوی نیاز دانش آموزا باشه؟ و بطور کلی چه مدل کتاب های کمک درسی رو به دانش آموزا پیشنهاد میدی؟
در مورد کتب تست و کمک درسی باید عرض کنم اگه یه دانش آموز روش مطالعه ی دقیق کتاب درسی رو تجربه کنه و جزئیات مطالب رو با تمرین و مطالعه ی چند باره بتونه پردازش کنه، مطمئنا وابستگی خودش رو به این جور کتابها کم میکنه. بزرگترین خطری که میتونه یادگیری رو در یه دانش آموز ناپایدار کنه، یادگیری فقط به کمک حل کردن تسته. چون در اینصورت ما با دانش آموزانی مواجه هستیم که تعداد زیادی تست رو خونده و یاد گرفته، اما کتاب رو دقیق نخونده و در مواجهه با هر تست جدیدی با تکنیک جدید، سر در گم میشن و یا احیانا هیچ حرفی برای گفتن ندارن. ولی بهتره دانش آموزا بدونن که منبع همه ی کتاب های کمک درسی و تستی همون کتاب درسیشون هست، پس بهتره ابتدا همه ی جزئیات کتاب رو بخونیم و برای پی بردن به مطالب بیشتر به سراغ تست بریم. در ضمن من اعتقاد دارم وقتی دانش آموز با یه تست خوب روبرو شد باید حتما حتما تست رو با کتاب مطابقت بده و اون رو از دل کتاب پیدا کنه و ببینه اون تست و گزینه هاش مربوط به کدوم بخش از کتابه و چرا این موضوع مورد توجه خود او قرار نگرفته است؟ پس با این حساب استفاده ای که من میتونم از یک کتاب کمک درسی داشته باشم صرفا روشن شدن زوایای پنهان مطالب درسی است و همچنین با کمک تست، سرعت پردازش و پاسخ خودم رو بتونم محک بزنم. نتیجه اینکه نمیتوان تفاوت معنی دار زیادی بین کتاب های مطرح موجود در بازار پیدا کرد.
l آیا ساعت اختصاص داده شده به تدریس درس زیست شناسی در مدارس کافیه؟
پاسخ قطعی که میتونم به این سوال بدم قطعا منفی است. چرا که زیست شناسی به عنوان درس تخصصی رشته ی تجربی با وجود جزئیات و مطالب گسترده و متنوع و همچنین با نیازی که یک دانش آموز دنبال میکنه و آن هم بررسی دقیق مطالب و طرح سوالات و مطالب متناسب با سطح سوالات آزمون های مختلف هست، طبیعتا این میزان ساعات نیازهای ما را برآورده نمیکنه.
l برا جبران این کمبود چه راهکاری رو به مدارس یا دانش آموزا پیشنهاد میدی؟
شاید راهکار خیلی مشخص، افزایش ساعات تدریس باشه که یک راه حل اساسیه ولی طبیعتا با شرایط موجود تا حدودی میتونیم بگیم این موضوع منتفی است. علاوه بر این کار به عنوان پیشنهاد و راهکاری که هم متوجه دانش آموز است هم متوجه دبیر، میتونم عرض کنم در صورتی که دانش آموز خود رو ملزم بدونه که هر مطلب درسی رو با اون سبک که مطرح کردم مطالعه کنه، طبیعتا یک هماهنگی بین دبیر و دانش آموز ایجاد میشه، بطوری که دانش آموز پس از مطالعه ی دقیق، سوالات هدفمند براش مطرح میشه و طرح این سوالات و پاسخ اون، خود جزئی از درس میشه و بدین صورت در همان زمان محدود با کمک دبیر و دانش آموز در وقت صرفه جویی میشه.
l آیا سبک سوالات کنکور توی این چند ساله قابل حدس زدن بوده؟ به این معنی که میشه حدس زد چه مدل سوالاتی از چه بخش هایی از کتب میاد؟
به عقیده ی من هر دانش آموزی که با دقت به سوالات کنکور چند سال اخیر نگاه کنه، متوجه یک تغییر رویه ی معنی دار در سوالات میشه. به خاطر همین من از دانش آموزا میخوام بعد از مطالعه ی دقیق هر بخش، قبل از خوندن هر تستی، ابتدا فقط تست های کنکور مربوط به همون مبحث رو کار کنند، تا اولا متوجه این تغییرات بشن، دوما سطح خودشون رو با سطح سوالات کنکور هماهنگ کنن و همانطور که قبلا گفتم باید اون تست ها رو با کتاب مطابقت بدن تا متوجه نوع نگاه طراح سوال بشن. نکته جالب و مهم اینه که همه ی ما میدونیم که بسیارند دانش آموزایی که تقریبا همه ی تست های کتاب های مطرح کمک درسی رو کار میکنن و پاسخ همه رو میدن ولی چون کتاب رو دقیق نخوندن و با رویه سوالات کنکور آشنا نیستن معمولا نتایج مطلوبی نمیگیرن. یکی از رویه های شایع در سوالات کنکور مفهمومی شدن سوالاته، در عین حال باید اشاره کنم تقریبا 50 درصد سوالات رو میتونیم با رد گزینه پاسخ بدیم. باز تاکید میکنم تنها راه پاسخ دادن به سوالات مفهومی مطالعه ی دقیق کتاب درسی است.
l دانش آموزا برای موفقیت توی درس زیست شناسی در کنکور سراسری چه مولفه هایی رو باید در نظر بگیرن؟
سوال پایه ای مطرح شده. اول اینکه باید از اول دبیرستان شروع کرد، و در حال حاضر بهتره بگیم از دهم باید شروع کرد. یعنی روش مطالعه ی یک دانش آموز دهم باید از همین حالا مطابق روش پیشنهادی که مطرح کردم باشه، بطوریکه به عنوان روش مطالعه عادی دانش آموز تلقی بشه در پایان سال. مولفه های دیگه ای که میشه برای سایر دانش آموزان مطرح کرد: داشتن انگیزه که همون رشته ی مطلوب در دانشگاه هست و باعث کشش دانش آموز به سمت هدفش و تقویت روحیه اون میشه و دیگه اینکه اعتماد به نفس و استمرار در کار و مطالعه اهمیت زیادی دارن چرا که باز هم بسیارند دانش آموزایی که به دلایل فوق از ادامه ی کار انصراف میدن و ...
l آقای تاجدی کلاس های کنکوری رو برا موفقیت دانش آموزا پیشنهاد میدن؟ و بطور کل اگر پاسخ مثبت هست با رعایت چه شرایطی این کلاس ها رو پیشنهاد میدی؟
اون چیزی که تنها به عنوان کلاس کنکور مطرح هست ، اما نه لزوما راه حل اصلی برای جبران کم کاری های گذشته است( به عنوان مثال دانش آموز بخواد کم کاری های سه ساله ی خودش رو تنها با چند کلاس کنکوری جبران کنه) نه لزوما بی تاثیر است. مهم اینه که درک کنیم هر کلاسی میتونه تاثیری در پیشرفت ما داشته باشه. اما اینکه تا چه میزان تاثیر گذار است دقیقا خود دانش آموز پاسخ و پاسخگوی این مورد است. چرا که بعضا جلسات اندک یک کلاس کنکوری میتواند تاثیر بسیار زیادی در یک فرد داشته باشد ولی تعداد جلسات بالای همان کلاس برای دیگری بی تاثیر باشه.
l به عنوان سوال آخر، توی این چند سال اخیر چه مشکل عمده ای رو سر راه کنکوری های شهرستان دیدی؟
این سوال پایانی رو میتوان از همون سوالاتی دونست که همه ی مشاوران مطرح سعی دارن دقیقترین و صحیح ترین پاسخ رو به اون دارن. احتمالا برخی از دانش آموزا این جملات براشون تکراری باشه، ولی خوب به نظر من واقعیت اینه که وجود داره. من مایل هستم اینجور به این موضوع نگاه کنم، موجود یا حریفی بنام کنکور در طول یکسال در حال آماده سازی و تجهیز خودش هست برا رویارویی با یه دانش آموز. خوب! میشه حدس زد که قواعد بازی رو هم خود حریف(طراح سوالات کنکور) تعیین کرده ولی در این طرف دانش آموزی رو داریم که معمولا لیستی از موانع و مشکلات رو در دست گرفته و با کشتن زمان ارزشمند خودش سعی در برطرف کردن یک به یک مشکلات خودش در این لیست داره. ولی غافل از اینکه با مرتفع شدن احتمالی این مشکلات زمان مسابقه هم فرا رسیده و او عملا زمان رو از دست داده. حالا این موانع و مشکلات از دید دانش آموز چه چیزهایی هستند حتما چندین آیتم هست نظیر آیتم های مربوط به مدرسه، مدیر، معلم، کلاس کنکور، شهر و ... . هر آن چیزی که هر روز در مدرسه با اون مواجه هستن در صدر لیست قرار میدن و بعد رفتن و نقل مکان به یه مدرسه دیگه و یا کار با دبیر دیگه و کلاس کنکور با حضور یک دبیر پروازی مطرح، کتاب های خیلی خیلی خوب و گرون قیمت در این لیست به چشم میخورن ولی سوالی که من میتونم مطرح کنم اینه که دانش آموز در این رقابت و لیست این متغیرها(موانع) چه نقشی رو به خودش داده؟ چه اولویتی رو در لیست موانع برای خودش در نظر گرفته و در رتبه ی چندم این موانع قرار داره؟ معمولا بسیاری از دانش اموزان نقش متغیر "خود" رو در انتهای لیست موانع قرار میدن. پس من میتونم نتیجه بگیریم که اگر تمام موانع صدر لیست برطرف بشه احتمالا هر دانش آموزی میتونه در کنکور موفق بشه. میخوام عرض کنم نکته ی مهم و اساسی اینه که دانش آموز باید درک کنه که موتور محرک و منبع انرژی و عامل موفقیت در درجه ی اول خود اوست. پس بهتره سرنوشت خودش رو با یک مدرسه ی دیگه، یه دبیر، کتاب، شهر و ...، گره نزنه چون هر کدوم از این مولفه ها ممکنه به شکل ایده آل برآورده نشه یا اصلا تغییر نکنه اما اگر منبع امید و انرژی و اتکا به خودشون باشه این کمبودها تاثیر چندان مشخصی نمیتونه داشته باشه. چرا که بسیاری از دانش آموزان در چنین شرایطی با وجود تمام این کمبودها و موانع نتایج مطلوبی گرفته اند.
l سپاسگزارم از اینکه وقتت رو در اختیار من و دانش آموزا قرار دادید. حرف ناگفته ای اگه باقی مونده بفرمائید؟
تشکر از شما و آرزوی موفقیت همه ی دانش آموزان منطقه که انشالله با موفقیتشون گام مهمی در پیشرفت شهرستان برداشته بشه.
پایان