خانه ی دوست کجاست؟!
خانه دوست کجاست !؟
به قلم آقای جزایری
دانش آموز عزیز : سلام ! اینک که در آستانه اربعین حسینی می خواهی به مناطق نورانی دفاع مقدس رفته و سری به « مشهد » کربلاییان زمان بزنی ، گفتم نکاتی برایت بنویسم تا قدرآنجا را بیشتر بدانی و از فضای معنوی آن ، بهتر استفاده کنی... و انشاءالله که این زمان ، برایت یک دوره فشرده معرفت و خودسازی باشد....نمی دانم چقدر می دانی جبهه « چه جایی» بوده ؟ چه کسانی آنجا بوده اند و چه روحیاتی داشته اند ؟ حتماً در این باره مطالبی خوانده و شنیده ای ولی آن مناطق آن قدر شریف و مقدس اند که هر چه بخوانی و بشنوی باز هم جای شنیدن و خواندن دارد.... پس بگذار برایت بگویم که :
1-جبهه محل زندگی عارفانی بود که در تاریکی های شب با خدا خلوت کرده و با او عاشقانه مناجات می کردند ... نماز را با حضور قلب می خواندند و با وجود سن کم ، العفو العفو زیادی می گفتند و رضا و قرب او را می جستند : زاهدان شب .
2- بچه های رزمنده ابتدا به جهاد با نفس می پرداختند سپس به جنگ با دشمن ظاهری می رفتند و اصلاً هنر آنها پیروزی و غلبه بر هوای نفس بود چرا که به فرمایش رسول خاتم (ص) آن ، جهاد اکبر بود و این ، جهاد اصغر.... آنان بر تزکیه خود از صفات مذموم و رذیله مصر بودند و سعی می کردند به صفات نیک و محمود آراسته شوند . آنها نه تنها از گناهان کبیره دوری می کردند بلکه حتی از صفات ناپسندی چون : پرحرفی ، پرخوری و پرخوابی ، بی نظمی ، تنبلی ، بی ادبی ، غیبت کردن ، عصبانیت و پرخاشگری ، خودرأیی ، نگاه حرام و..... و بسیاری صفات زشت دیگر که متأسفانه امروزه قبح و زشتی آنها از بین رفته ، دوری می کردند . کلاً گناه منطقه « ممنوعه » بود و کسی سعی نمی کرد به آن وارد شود . جبهه کارخانه « انسان سازی » بود و هر کس حتی یک بار توفیق حضور در آن فضا پیدا می کرد ، نیز متحول می شد و سعی می کرد نمونه عملی اخلاق برای دیگران باشد .
3- تعقل و خردورزی و تفکر از ویژگی های بارز آن خوبان روزگار بود . جنگ بود اما این طور نبود که فقط اسلحه در دست بگیرند بلکه از نظر تفکر و نگاه عمیق در مسائل نیز از دیگران سر بودند .
4- در درس خواندن و تحصیل شاگردان تنبلی نبودند و خیلی ها برترین های کلاس درس خود ( مدرسه یا دانشگاه ) بودند و برای فرار از درس به جبهه نمی آمدند بلکه در آن شرایط خاص ، جنگ را تکلیفی بالاتر و برتر از درس می دانستند و چه بسا در همان شرایط و در کوچک ترین فرصت و فراغت ، کتاب و دفتر خود را باز می کردند و درس هم می خواندند .
5- از وقت خود حداکثر استفـاده را می کردند و برای لحظه لحظـه خود « برنامـه » داشتند و وقت خود را به بیهودگی نمی گذراندند
6- آنها خادم و خائن خود ، دلسوز و بدخواه خود و در کل دشمن و دوست خود واقعی خود را می شناختند و سعی می کردند با این افراد دوست شوند . بر آموختن نکاتی که یک قدم به کمال علمی و معنوی نزدیک ترشان کند ، حریص بودند و به آن آموزه ها عمل می کردند : دوستی با خوبان و عمل به نصایح آنان و دوری از بدان و کسانی که گناه را برای انسان آسان جلوه می دهند !
7- اهل مطالعه بودند و کتب غیر درسی زیاد می خواندند و سعی می کردند در همه ابعاد و جوانب رشد کنند و از هر کس که مطلبی می دانست یا مهارتی داشت ، آن را یاد می گرفتند . نمونه بارز آن ،آزادگان عزیز بودند که در زمان اسارت و با همه محدودیت هایش زبان انگلیسی ، کارهای دستی و هنری ، پزشکی و... را از اطرافیان یاد گرفتند ......
8- راحت طلب و تن پرور نبودند و نه تنها سختی هایی مانند سرما و گرما و گرسنگی و... را تحمل می کردند بلکه سعی می کردند خود ، سختی بیشتری متحمل شده تا دیگران در آسایش بهتری باشند : ایثار و فداکاری !
راستی ما چقدر چنین ایم !؟
.... به راستی اگر تو به زیارت جایی به قداست جبهه که « حرم » الهی است ، بروی ، اما تغییر نکنی و روی توتأثیری نداشته باشد ، چه سودی برده ای ؟ آنجا باید لباس منیت و خودخواهی را از تن بیرون آوری تا به جایگاه قرب و معنوی ای که آن خوبان رسیدند، برسی وگرنه تنها یک حضور فیزیکی داشته ای و بس ! ببین ضعفهای روحی و شخصیتی ات تو چیست تا آنها را برطرف کنی ؛ چرا که شهدا تابلوهایی هستند تا ما خود را در آیینه آنان ببینیم و اصلاح کنیم . حجاب بین خود و آنان را از میان بردار تا تو نیز « شهید » شوی زیرا به قول دکتر علی شریعتی ، شهادت تنها « جان دادن » نیست بلکه هرکه عامل به خوبی ها باشد « شهید » است و لو اینکه در قید حیات باشد چرا که هرکس می تواند با اعمال و کارهای خوب خود « شاهد » ی بر جبهه حق و حقانیت این راه باشد و شهدا را به این دلیل « شهید » می گوییم که با مرگ خود بر درستی جبهه حق و نادرستی باطل « شهادت » داده اند .... در این فرصت کوتاه ، از شلوغی ها دوری کن و سعی کن قرآن زیاد بخوانی و کتب زندگینامه و خاطرات شهدا را مطالعه کنی و در زندگی و اعمال و رفتار خود تفکر کنی . امید وارم که حضور در جوار شهدا ، نقطه عطف و تحولی در زندگی و رفتار و شخصیت تو باشد و با خودسازی و عمل به وصایای شهدا در عرصه علم و ایمان ، رهرو خوبی برای آنان باشی .....انشاء الله !
التماس دعا ! معاونت پرورشی دبیرستان شهید احمدی روشن