گزارش جشن ممتازین؛ قسمت اول

سه شنبه 19 بهمن 95 مراسم تقدیر از ممتازین

سوم انسانی

با عکس سوم انسانی گزارش رو شروع میکنم.همینجوری

روزها قبل

روزها و ساعتها قبل، طرح کلی مراسم را متفاوت با سال گذشته در ذهن داشتم و تدارک آن را حسابی دیده بودم. البته در حد وسع و توان . از عکس گروهی و انفرادی گرفته تا عکس های مراسم و ... . حالا آرشیو عکس ها هر روز کامل تر از قبل میشود و دستم برای چیدمان عکس ها حسابی باز. البته هستند افرادی در این بین که در لابلای شلوغی کار، عکسشان فراموش میشود. به مانند سوم انسانی که شدیدا شرمنده شان شدم.

صادق افراسیابی و این چند نفر

مراسم پارسال تصویر افتتاحیه ی مراسم را که آماده کرده بودم عکس صادق در آن جا افتاده بود. امسال نیز در ساعات پایانی شب منتهی به مراسم، صادق حائز رتبه ی سوم شد. اما اینبار با هر زحمتی بود فراموش نشد و عکسش را در قالب های مختلف ممتازین جا انداختم. یکی دو دانش آموز دیگر نیز شرایط اینچنین داشتند از جمله حسین رحیمی و محمد مختار پور که در ساعات پایانی روز رتبه ی آنها مشخص شد.

با احترام به همه؛ نمره با چانه زنی را قبول ندارم

اصولا نمره هر چه باشد باید پذیرفته شود. مجال اعتراض همان هنگام تحویل برگه است. متاسفانه بعضی دانش آموزان به قدری با دبیران چانه زنی میکنند تا معلم را خسته و نمره ی خود را با چانه زنی افزایش میدهند و در این بین برخی مظلوم واقع میشوند و اینچنین میشود که گاهی حق به حق دار نمیرسد. حقیر عاجزانه درخواست مینمایم برای نمره ی بیشتر با کتاب چانه بزنید نه با دبیر. البته قاطعیت دبیر میتواند خط بطلانی باشد بر چانه زنی های بی دلیل. چندین و چند بار رتبه بندی با چانه زنی های بجا و نابجا بهم خورد.

آقای شریفی خسته نباشی

کمی خودمونی تر بنویسم. خیلی کار کرد. از صبح روز سه شنبه کلی دوندگی داشت تا تالار رو آماده کنه. دستش درد نکنه. درسته بعضی وقتا تو اعلام اسامی جا می افته ولی انصافا همکاران هواشو دارن.دیگه اینجوریا هم نیست که بعضیا فکر میکنن.

عکس های دقیقه نودی

آخرین لحظات شروع مراسم باز نیاز به عکس هایی تا در مراسم نمایش داده شود. ناچار بودیم. گاهی برای فراموشی و جا انداختن یک عکس باید دقایق زیادی صرف توجیه و توضیح آن به دانش آموز و یا خانواده اش شویم. چرا بین پسر فلانی و پسر من تبعیض قائل شدی؟ سوال آشنایی است.

خفته خبر ندارد

اول این بیت شعر رو حفظ کنید:

خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان     کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان

آقا نتیجه ی چهار ماه تلاش دبیرا بوده. نتیجه روزها برنامه ریزی بوده.و نتیجه ی ساعتها تلاش بی وقفه و بدون چشم داشت بوده. بعضیا که واقعا خفته هستن باید بیدار بشن تا محاسن کار رو هم ببینن. البته بعضیای اندک.آقا شب پاسبانان خیلی درازه خداییش

قسمت دوم بزودی ...