زندگی رسم خوشایندیست زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشد دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه از یاد من و تو برود زندگی جذبه دستی است که می چیند زندگینوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است زندگی بعد درخت است به چشم حشره زندگی تجربه شب پره در تاریکی است زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی میپیچد زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست خبر رفتن موشک به فضا لمس تنهایی ماه فکر بوییدن گل در کره ای دیگر زندگی شستن یک بشقاب است زندگی یافتن سکه دهشایی در جوی خیابان است زندگی مجذور است زندگی گل به توان ابدیت زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست زندگی هندسه ساده و یکسان نفس هاست هر کجا هستم باشم آسمان مال من است مدرسه فکر هوا عشق زمین مال من است زندگی آب تنی کردن در حوضجه ی > است/
سر گشته چر پرگار همه عمر دویدیم / آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم...یک سال دیگه هم گذشت امیدواریم که توی این یک سال تونسته باشیم مهمون های خوبی برای مدرسه باشیم و ازمون راضی بوده باشن
شاید خیلی هامون بی صبرانه منتظر تموم شدن مدرسه بودیم ولی مطمئن هستم دلمون برای مدرسه تنگ میشه برای روزهای خاطره انگیز و تکرار نشدنی،،،
نا خودآگاه یاد قیصر امین پور افتادم که میگه: حرفهای ما هنوز ناتمام .... تا نگاه میکنی وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود آی ..... ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر میشود!
تو زندگی همه چیز مثل “بازه” ست. هر چیزی یه جایی شروع میشه و یه جایی تموم میشه. بزرگترین این بازه عمرومونه که بالاخره یه جایی بسته میشه. تو این بازه هم پره از زیربازه های دیگه. زیربازه هایی مثل مدرسه .کار، مثل رابطه ها هر چیزی یه جایی تموم میشه. پس تا اینجای کار که دست ما نیست. تنها کاری که گاهی از ما بر میاد اینه که تصمیم بگیریم این بازه کی و کجا تموم شه. تصمیم بگیریم چجوری تموم شه. امیدوارم ک همه بچه های پیش این فصل از زندگیشونو اونجور ک دوست دارن ب پایان برسونن.