معجزه ی روز؛ غیب شدن موتورسیکلت
چند روز پیش که همهمه و هیاهوی دانش آموزان و هجوم آنها به سمت بیرون حیاط مدرسه مرا هم ناگزیر به همراهی با آنها کرد، متوجه شدم که نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی فرصت را غنیمت شمرده و در حالی که موتورسیکلت ها بدون مالک و سرنشین هستند، چند ده تایی از آنها را سوار بر نیسان کرده و ترک محل نمود. قبلا در مورد طرح غلط آموزش و پرورش برای راه ندادن موتورسیکلت ها به حیاط مدرسه نظر انتقادی خودم را در این وبلاگ درج کرده بودم و بنا به نظر شخصیم از پایه این طرح را غلط میدانستم اما آنچه امروز مرا بر این داشت که باز فریاد بر آورم که اسم این کار نه تنها ایجاد نظم و قانون نیست بلکه رواج هرج و مرج و بی قانونی است، بردن یک موتور سیکلت بدون حضور سرنشین - که مصداق بی قانونی در روز روشن است- میباشد. چه بهتر بود نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی به شکل بسیار بهتری با این موارد برخورد نماید تا چهره ی خوبی از خود در نظر دانش آموزان به جا بگذارد. اینهمه بی انضباظی و بی قانونی و تخلفات گسترده ی موتورسیکلت ها در سطح شهر قطعا نیاز واجب تری را برای برخورد میطلبد تا دانش آموزی که ناچار است چندین کیلومتر را با پای پیاده طی مسیر کند. متاسفانه رسانه ی آزادی که در سطح شهرستان اینگونه موارد را بازتاب دهد نایاب است و عمدتا کارشان به به و چه چه کردن دوستانشان است. با تمام این اوصاف اگر روزی تمام شرایط را برای رانندگی و پارکینگ و ... را برای سرنشینان موتور سیکلت فراهم کردیم آن وقت است که میتوانیم با قاطع ترین شکل ممکن با تخلف آنها برخورد نماییم. هر چند ما فریاد میزنیم اما آنچه البته به جایی نرسد فریاد است...