روایت فتح؛ گزارش تصویری از کسب مقام قهرمانی استان در رشته ی فوتسال
روایت فتح؛ گزارش تصویری از کسب عنوان قهرمانی استان در رشته ی فوتسال
با وجودی که دستم خسته است ولی سعی میکنم توی کلماتم انرژی بیارم، اگه غلط غلوط توش بود تحمل کنید. تا کسب این مقام داغ داغه مینویسم تا حداقل شمای خواننده ازخوندن این مطلب و دیدن عکس دوستات خسته نشی و تو خوشحالیشون شریک بشی. هر چی باشه شما هم جزو این شهرستانی و احتمالا عضوی از این مدرسه. کار گروهی، مقام گروهی، برد و باخت گروهی. همه چیز برا همه است. یه تیم خوب، یه گروه خوب، یه محله ی خوب، یه مدرسه خوب و یه شهر خوب، توی تمام موارد بالا با هم شریک هستن. کسب این مقام، یه افتخار بود برا کل دانش آموزای شهرستان، بخصوص احمدی روشنی هایی که یواش یواش دارن خم و چم اول شدن رو یاد میگیرن. 15 تیر 95 خیلی از بچه ها میخوان این راه رو ادامه بدن.
راننده
یه راننده بود برا مسیر رفت. راجع بهش هیچی نمیگم. یه راننده هم بود برا مسیر برگشت. ایذه ای بود. خیلی خوش اخلاق بود. بوی خوش انسان میداد. یه چندتایی مسافر هم بودن این وسط.هم با اون راننده اولی کنار اومدن و هم با این آخری. دلشون صاف و زلاله. از کینه پاکه.همه چی رو بخشیدن. ولی من هنوز دارم به اون اولی فکر میکنم. ای کاش ...
مدرسه و خوابگاه
چه مدرسه ای و چه خوابگاهی. سکوت کنید بچه ها دارن مطالعه میکنن. توی ساعت مطالعه سایلنت سایلنت بود. سرپرست خوابگاه میگفت سال گذشته این مدرسه 16 نفر قبولی توی رشته پزشکی داشته. مدرسه ی نمونه دولتی علاقه مندان. قدمتش از ما خیلی بیشتره. ما هم اینجوری میشیم. در این مورد تردید نکنید.
تفاوت
این عدد شش که بچه ها دارن نشون میدن داستانش از این قراره که توی مسابقه با تیم شادگان بازی سه به یک باخته رو به 6 - 3 تبدیل کردن. اینم کری خوندنشون بود برا خوزستانی های مقیم جنوبش. ظاهرا این بار جنوب خوزستان قرار بود جلوی شمال خوزستان کم بیاره. این سکو هم سکوی صبحگاه مدرسه بوده.
گوشی همراه
جمع کردن گوشی موبایل از اون کارای واجب، لازم و ضروری هست به ویژه برا مسابقاتی که صبح و بعد از ظهر برگزار میشه لازم تر است. بچه های مدرسه آنلاین در جریان نتایج قرار میگرفتن. طبقه ی سوم بودن خوابگاه هم از اون دردسرهای عظیم هست به ویژه برا اون کسایی که بعد از یه مسابقه ی سنگین مجبورن دائم توی مسیر همکف و خوابگاه باشن.
در انتظار شام
وقتی سینا کمتر غر میزنه یعنی غذا نسبتا خوب بوده. از اون دانش آموزای کم اشتهایی هست که زیاد به نوع غذا گیر میده. سالن غذاخوری هر ظهر و شب پذیرای بچه ها بود هر چند باید اعتراف کنیم در حد وسع و توان، به تغذیه ی بچه ها توجه کردیم. بر ما ببخشن
عکس
سعی کردم عکسای گروهی رو بزارم تو وبلاگ. تعداد عکس ها بسیار زیاده. توی وبلاگ کیفیتشون رو خیلی خیلی پایین آوردم. خود بچه ها هم کلی عکس یادگاری گرفتن. سعی میکنم عکس هاشون رو در اسرع وقت برسونم دستشون. درست مثل عکسای اصغر
تشویق ایسلندی
بعد از هر برد بچه ها به سبک ایسلندی خودشون رو تشویق میکردن. سعی کنیم خودمون رو بیشتر تشویق کنیم تا سرزنش. شادمهر هماهنگ کننده ضرباهنگ بود. این عکس هم مربوط به شادی بعد از صعود از مرحله گروهیه
گتندی
باید خیلی دور تر بری. اون دور دورا که گتوند رو یه نقطه تصور کنی تو ذهنت. خیلی خیلی دور.اونوقت همون دور دورا از گتوند و گتوندی که تعریف کنن واقعا حس خوبیه برات. اون موقع که ببینی یه گتوندی داره میدرخشه خیلی کیف داره. فرقی هم نداره. کشتی باشه فوتبال باشه یا کنکور و مرآت
اعتماد به نفس
هر لحظه ای که فکر کنی حریف ازت قویتره همون لحظه شکست رو خوردی. هر لحظه ای که حس کردی مغلوبی واقعا مغلوب میشی. چه بر سر صحابش-عامیانه نوشتم- میاره این اعتماد به نفس
بچه ها باور داشتن قویتر هستن
ترکیب
رشته ی ریاضی، انسانی و تجربی نداره. از هر سه گروه توی تیم نماینده داشتیم. دهم ها هم نماینده داشتن و احتمالا توی مسابقات کشوری هم دارن. شاید هم بیشتر از یک سهمیه.
کاپ قهرمانی
سلفی و عکس با کاپ قهرمانی خیلی جالب در میاد. کاپ وسطی الان در دسترسه.
نتیجه
نتیجه ی فینال توی اسکوربورد ثبت شده. روییدن 5 گل که با سبز مشخص شده. اون گل آخری تیر خلاص بود. تیر خلاص دقیقه 38 زده شد.
ایذه
خیلی از مسئولین و پیشکسوت های ورزش ایذه برا فینال اومده بودن. انصافا مراسم خوبی گرفته بودن. هر چند بعید میدونم این نوشته رو هرگز ببینن ولی باز ازشون تشکر میکنیم. ایذه ای ها خیلی خودمونی هستن. کلی اشتراکات داریم. خیلی دوست داشتن گتوند اهواز رو شکست بده.
اهواز
حریف قابل احترامی بودن. بازیکنای سالنی باز خیلی خوبی داشتن. تا مرز تساوی هم پیش اومدن ولی عزم بچه ها برا قهرمانی جزم بود.
آقای جعفرزاده
توی عکس معاون پرورشی شهرستان ایذه داره صحبت میکنه. یاد آقای جعفرزاده خودمون افتادم. معاون محترم پرورشی که الان رئیس اداره ی تربیت بدنی هست. میدونم داره این پست رو نگاه میکنه. آقای جعفرزاده ی عزیز؛ امسال حتما باید برا خوابگاه ورزشی یه فکر اساسی بشه تا ما هم بتونیم میزبانی بگیریم.
آقای کیانی
دوست و همکار ورزشی ما توی اداره کل آموزش و پرورش استان. خیلی از بچه های گتوند تعریف کرد. از درس و معدل گرفته تا از اخلاق و ورزش. آقای کیانی مرسی
مدال
اهدای مدال ایده ی خوبی هست. آقا از همین تریبون اعلام میکنیم سال آینده مراسم تالار اداره فرهنگ و ارشاد مدال هم توزیع میشه. با لوگوی مدرسه
این نکته
کاپ قهرمانی به بهنام تحویل داده شد. سریعا رسوندش دست بچه ها. بخشندگی در این حد
سه کاپیتان
سه کاپیتان در یک قاب. البته کاپیتان چپ پای اهواز هم یه پا کاپیتان بود برا خودش. و جای خالی یه چپ پا توی تیم ما هم حس میشد.
دوربین
توی شلوغی دوربین ها نگاه بچه ها رد لنز دوربین منو گم کرده بود. نگاهشون هر جا باشه حواسشون پیش همین شهره. گزارش به انتها رسید ولی شاید یه روزی هم تو ورزش ببازیم، اون روز هم باید جنبه اش رو داشته باشیم. ورزش یعنی برد و باخت.برمیگردیم خیلی زود
پایان
به امید پیروزی و افتخار در مسابقات و رشته های فرا استانی.👏👏